زمینی های من

ساخت وبلاگ
بودن و ماندن دلیل میخواد وقتی همه بهانه هایی که واسه موندن برای خودت درست کردی یکی یکی از بین برن ببازم تلاش میکنی و بهانه درست میکنی چون دوست داری بمونی اما امان از اون لحظه ای که دیگه بهانه ایی پیدا نکنی دست رو هر بهانه ایی بذاری میبینی قبلا یکی زده خرابش کرده دست به هر ریسمونی واسه موندن میزنی می زمینی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

هیچ زنی را نباید کم دوست داشت!

یا باید دیوانه وار دوست داشت....

یا اصلا دوست نداشت...

کم دوست داشته شدن برای زنها

مرگبار است......

پی نوشت: تومرا نادیده بگیر...

ومن بدنم هرروز کبودتر میشود

از بس خودم را میزنم

به نفهمی

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

جمعه هارا نمی شود به تنهایی سپری کرد

باید کسی را داشته باشی

تا ساعت های تنهاییه ملال آور را

به پایان برسانی

کسی که از جنس خودت  باشد

نگاهت را بخواند

بغض صدایت را بفهمد

جمعه هاباید کسی را داشته باشی

تا دستانش را دردستانت بگذاری

و تمام شهر را قدم بزنی

کسی که در کنارش زمان و مکان را

از یاد ببری

جمعه ها به تنهایی تمامت میکنند

اما تمامی ندارند............

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

مشاهده یادداشت خصوصی

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

سلام امروز به لطف داداشی با انرژی از مرخصی برگشتم. امروز 2شهریور روز تولد داداشیه اما من دستم خالیه و از داداشی دورم نمیتونم براش جشن بگیرم واسه همین اینجا واسش جشن میگیرم تمام وجودم را در قلبم ، قلبم را در چشمانم چشمانم را در زبانم خلاصه می کنم تا بگویم روز تولدت مبارک باد امروز میلاد توست ومن ن زمینی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

دل من گم شد، اگر پیدا شد،

بسپارید به امانات رضا....

و اگر از تپش افتاد دلم،

ببریدش به به ملاقات رضا...

از رضا خواسته ام تا شاید بگذارد که غلامش بشوم،...

همه گفتند محال است ولی....

دلخوشم من به محالات رضا....

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

بارالها....

ازکوی تو بیرون نشود

پای خیالم

نکند فرق به حالم.....

چه برانی، چه بخوانی.....

چه به خاکم بکشانی.....

نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی....

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

دراگرباز نگردد....

نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا برسرراهی

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن درکه جزاین خانه مرانیست

پناهی

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

اب و هوای دلم آنقدر بارانیست

که رخت های دلتنگی ام را

مجالی برای خشک شدن نیست

اینگونه است که

دلم

همیشه

برایت

تنگ است

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 51 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

چه آشوبی است در دلم

وقتی نمی دانم

در نبودنم

به بودن چه کسی فکر میکنی.....

زمینی های من...
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 12:36

دیروز تا دیر وقت سر کار بودم یه جلسه کاری بود که تا دیروقت طول کشید  وقتی رسیدم خونه خیلی خسته بودم اصلا حس هیچ کاری رو نداشتم فقط یه دوش گرفتم و رفتم تو رختخواب اما در اوج خستگی خوابم نمیبرد  انواع فکرا می اومد سراغم  از رفتار استادم باهام و نمراتم و کاری که روز شنبه کردم همشون رو مغزم رژه می رفتن و نمیزاشتن خوابم ببره وقتی کسی بهم توهین کنه و یا حقم رو بخوره و نتونم جواب بدم خیلی سخت میشه واسم آخرش از رختخواب بلند شدم و اومدم کنار بخاری نشستم سرمو گذاشته بودم رو پاهام و آروم آروم اشک میریختم که یهو دیدم ر بالاسرمه تعجب کرده بود فکر کرد سردرد میگرنیم دوباره شروع شده  نگران شده بود دیدم خیلی خسته هستش و دیگه نگرانی من براش اذیت کنندس برای همین بهش گفتم سردم بود اومدم اینجا تا گرمم شه هرچند باور نکرد اما قبول کرد و متوجه شد که نمیخوام حرفی بزنم رفتم تو رختخواب و آروم آروم در کنارش خوابم برد اما هنوز بغض دارم نمیدونم چکار کنم که این بغض لعنتی از بین بره برام دعا کنید. زمینی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت زمینی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acheragman5 بازدید : 40 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 13:23